تعاملات مؤثر شهرداری مشهد و سازمان همکاری‌های اقتصادی اکو تقدیر فرماندار مشهد از تلاش‌های شهرداری مشهد برای فضاسازی نوروزی شهر درباره کاروان‌سرای قدیمی باباقدرت در شرق مشهد که قدمت آن به دوره صفوی می‌رسد جابه‌جایی ۶۳۸ میلیون مسافر در متروی مشهد از ۱۳۸۹ تاکنون مصوبات یکصدوچهل‌ویکمین جلسه علنی شورای اسلامی شهر مشهدمقدس + فیلم ازدحام شهروندان مشهدی در شهرداری‌های مناطق برای پرداخت عوارض خودرو بدهکاری ۱۳۰ دستگاه در خراسان رضوی به شهرداری مشهد خرید غیرنقد ۴۰۰ اتوبوس برای مشهد با تأیید شورای اسلامی شهر و برای اولین بار ثبت سند مالکیت برای تمام اراضی کشاورزی خراسان رضوی عضو شورای اسلامی شهر مشهد: پروژه مترو مشهد باید برای تمام ادوار تبدیل به یک تکلیف شود رئیس شورای اسلامی شهر مشهد: اتمام پروژه‌های نیمه‌تمام جزو اولویت‌های شورا در بررسی بودجه ۱۴۰۴ شهرداری است نصب المان‌های نوروزی ۱۴۰۴ در مشهد با طراحی متناسب با ایام ماه مبارک رمضان کیفیت هوای کلانشهر مشهد امروز سالم است (یکم اسفند ۱۴۰۳) افزایش جابه‌جایی مسافر به روزانه یک میلیون نفر با افتتاح خط سه مترو مشهد تغییر محل توقفگاه اتوبوس‌های شهری در منطقه امامیه مشهد رسیدگی به ۷۵۰ پرونده در جلسات فوق العاده کمیسیون ماده ۱۰۰ شهرداری مشهد دیدار شهردار مشهد مقدس با مدیران عامل بانک‌های ملت و شهر روایتی درباره دکتر شیخ، پزشک مهربان مشهدی که روزگاری کارمند شهرداری بود کاهش ۱۵ درصدی مصرف گاز در خراسان رضوی طی روز‌های اخیر (۳۰ بهمن ۱۴۰۳) شهردار منطقه ۷ مشهد از همدلی و همراهی کم‌نظیر ساکنان این منطقه می‌گوید | افتخار ثبت بیشترین مشارکت‌های اجتماعی
سرخط خبرها

الاغِ شیرکُش باغ‌وحش مشهد | بازخوانی ماجرای معروفی که همه می‌دانند اما هرگز اتفاق نیفتاده است

  • کد خبر: ۳۱۶۸۷۸
  • ۲۸ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۲
الاغِ شیرکُش باغ‌وحش مشهد | بازخوانی ماجرای معروفی که همه می‌دانند اما هرگز اتفاق نیفتاده است
داستان الاغ نحیفی که در باغ وحش مشهد شیری را می‌کشد در بین مردم مشهد آن‌قدر معروف است که برخی حتی مدعی هستند در روز اتفاق، آنجا حضور داشته‌اند؛ فارغ از اینکه چنین ماجرایی هرگز اتفاق نیفتاده و فقط یک جنجال خبری بوده است.
حسین بیات
خبرنگار حسین بیات

به گزارش شهرآرانیوز؛ حتی اگر همین امروز در فضای مجازی «جنگ شیر و الاغ» را جست‌و‌جو کنید، می‌بینید که چندین سایت و پایگاه خبری داستانش را با جزئیات نقل کرده‌اند. برخی از این ناقلان، از پایگاه‌های معتبر خبری کشور هستند، ازاین‌بابت بعید است چنین اتفاقی در سال ۱۳۴۹ و در باغ‌وحش مشهد نیفتاده باشد. داستان یادشده ازاین‌قرار است که طی برنامه‌ای از پیش تعیین شده، الاغ نحیفی را جلو چشم تماشاگران به درون قفس شیری می‌اندازند، اما برخلاف انتظار همه، این الاغ است که شیر را می‌کشد!

این داستان در بین مردم مشهد آن‌قدر معروف است که برخی حتی مدعی هستند در روز اتفاق، در باغ‌وحش مشهد حضور داشته‌اند فارغ از اینکه چنین ماجرایی هرگز اتفاق نیفتاده و فقط یک جنجال خبری بوده است.

فکر بکری برای فرار از کسادی بازار

یکی دو روز بعد از آنکه خبر «جنگ شیر و الاغ» در شهر مشهد می‌پیچد، روزنامه خراسان چاپ جمعه ۲۳بهمن ۱۳۴۹ برابر با ۱۵ذی‌الحجه۱۳۹۰ در صفحه ۲ خود چنین تیتر می‌زند: «در باغ‌وحش مشهد شیر خشمگین و درنده را به جان الاغ فرتوت و نحیف انداختند و در برابر چشمان بهت‌زده تماشاچیان، الاغ شیر درنده را از پای درآورد.» بعد ذیل آن می‌نویسد: «زمستان بر روی بعضی از مشاغل و حِرَف، اثر مثبت یا منفی دارد، از جمله کار‌هایی که زمستان در رونق و گرمی بازارش تأثیر فراوان دارد، باغ‌وحش است.

با سردشدن هوا و فرارسیدن زمستان، باغ‌وحش هر روز خلوت‌تر و بازارش کسادتر می‌شود، درحالی‌که به‌موازات آن، به علت ترقی و کمیابی گوشت مخارج افزایش می‌یابد. امسال نیز با فرارسیدن زمستان و کسادی بازار باغ‌وحش و کمیابی گوشت، مسئولین باغ‌وحش با مشکل هزینه روبه‌رو شدند و طبعا به فکر چاره افتادند و پس از مطالعات مختلف به این نتیجه رسیدند که، چون به علت کمبود علوفه اکثر دامداران، چهارپایان پیر و فرتوت خود را به فروش گذاشته و با قیمت نازلی معامله می‌شود، تهیه گوشت از این محل بتواند قسمت اعظم مشکلات مالی را مرتفع سازد! به دنبال این تصمیم گوشت شیر و دیگر حیوانات گوشت‌خوار باغ از گوشت گاو به گوشت الاغ تبدیل شد. هر چند روز یکبار چند رأس الاغ پیر و ازکارافتاده با قیمت نازلی از میدان مال‌فروش‌ها خریداری می‌شد و به‌مرور به مصرف می‌رسید.»

آن‌طور که نویسنده این گزارش نوشته، نبود تماشاچی و مشتری باعث شده مسئولان باغ‌وحش مشهد فکر بکری بکنند؛ «فکر بکری به نظر یکی از اعضاء رسید که نه خرج داشت و نه زحمت؛ ولی دارای درآمد بسیار و مشتری فراوان [بود.]این فکر بکر به‌صورت پیشنهاد مطرح گردید که اینک که برای تغذیه شیر و دیگر حیوانات وحشی باغ‌وحش گوشت الاغ لازم است و برای این‌کار باید الاغی کشته شود، چه‌بهتر که این‌کار طی برنامه و مراسمی صورت گیرد.

اسم این برنامه را می‌گذاریم جنگ شیر و الاغ و روی آن تبلیغ می‌شود و بلیت فروخته می‌شود. بعد الاغ را توی قفس می‌کنیم، شیر، الاغ را می‌کشد و هر چقدر بخواهد می‌خورد و بقیه‌اش را هم به مصرف بقیه حیوانات می‌رسانیم!»

گزارش می‌گوید که «بلافاصله چند تابلو بزرگ و کوچک همراه با عکس‌های متعددی از شیر باغ‌وحش تهیه شد و در خیابان‌های شلوغ و پررفت‌وآمد شهر و همچنین اطراف مدخل باغ‌وحش نصب گردید. تعدادی آگهی نیز چاپ شد و بین مردم توزیع گردید و ساعت ۱۱صبح جمعه جهت انجام نمایش جنگ شیر و الاغ اختصاص یافت و برای اینکه صحنه جنگ شیر و الاغ پرهیجان‌تر شود، یک روز مانده به مراسم، شیر را گرسنه نگه داشتند و در عوض مقداری جو به برنامه الاغ اضافه شد!»

الاغِ شیرکُش باغ‌وحش مشهد | بازخوانی ماجرای معروفی که همه می‌دانند اما هرگز اتفاق نیفتاده است

این چه جنگی بود که به این زودی خاتمه یافت

بالاخره روز و ساعت موعود فرامی‌رسد و آن‌طور که در روزنامه خراسان چاپ جمعه ۲۳بهمن ۱۳۴۹ آمده است: «عده زیادی جهت تماشا بلیت خریدند و در محل، جلو قفس شیر جمع شده بودند.

طبق برنامه، الاغ - درحالی‌که با پارچه قرمز و گل‌های رنگین تزیینش کرده بودند - به طرف قفس شیر راهنمایی شد. شیر از گرسنگی می‌غرید و غرشش قبل از آغاز جنگ، لرزه بر اندام الاغ بیچاره افکند، به‌طوری که وقتی به نزدیک قفس رسید، به‌هیچ‌وجه حاضر نبود، قدمی پیشروی کند. راهنمایان الاغ هر چه کردند، نتوانستند او را جلو برانند و به‌ناچار از مردم و تماشاچیان کمک گرفتند و با کمک آنان، الاغ را به‌زور به کنار قفس بردند. در را گشودند و او را به داخل قفس افکندند.»

گزارشگر چنان جزئیات را می‌نویسد که گویا به چشم شاهد موضوع است؛ ازاین‌رو در ادامه از انتظار تماشاچیان هیجان‌زده برای آغاز جنگ می‌نویسد و اضافه می‌کند: «شیر کمی جابه‌جا شد. با خشم نگاهی به اطراف افکند و برای حمله آماده شد و الاغ که تاب نگریستن به شیر را نداشت، درحالی‌که قطع امید از همه‌جا نموده بود، نگاهی مأیوسانه به اطراف و تماشاچیان افکند و، چون راه نجات و گریزی نیافت، جان به تقدیر سپرد و وحشت‌زده روی از شیر که آماده حمله بود، گرداند.

حضار هیجان‌زده منتظر نتیجه کار بودند، اگر چه نتیجه آن برای همه قابل‌پیش‌بینی بود. شیر غرید و حمله کرد و الاغ با تمام قوا از جا جست و لگدی افکند و بعد... تماشاچیان با کمال تعجب مشاهده کردند که ناگهان شیر غران و خروشان در داخل قفس نقش زمین گشت و از جا برنخاست. مسئولین باغ‌وحش وحشت‌زده خود را به بالین شیر رسانیدند؛ ولی شیر مدت‌ها بود که جان به جان‌آفرین تسلیم نموده بود. چند دقیقه بهت و حیرت، جایگزین شور و هیجان شده بود. بعد کم‌کم موج اعتراض بلند شد که این چه نوع جنگی بود که به این زودی خاتمه یافت.»

بر اساس گزارش یادشده، شیر باغ‌وحش وکیل‌آباد «چندی پیش به مبلغ یک‌صد هزار ریال خریداری شده» و با تعلیمات و تمریناتی که در باغ دیده، در زمان مردن «ارزشش بیش از سیصد هزار ریال» بوده است.

چنین کار تأسف‌آوری فقط از یک باغ‌وحش برمی‌آید

آنچه روزنامه خراسان با جزئیات نگاشته، آن‌قدر عجیب و خاص است که چند شماره بعد هم دوباره به سراغش برود.

خراسان این‌بار در ستونی با عنوان «خواب و بیداری» در صفحات ۱ و ۷ چاپ ۲۵ بهمن ۱۳۴۹ به موضوع «خر و شیر» می‌پردازد و می‌نویسد: «ماجرای کشته‌شدن یک شیر نر شرزه به دست یک الاغ مفلوک که در شماره پیش درج شده بود، از چند جنبه و چند جهت قابل توجه بود.

اول جنبه عبرت‌آور آن که وقتی قرار باشد موجودی بماند و موجودی برود، یک الاغ فکسنى بر یک شیر گرسنه غلبه می‌کند و با یک جفتک جان او را می‌گیرد که چنین چیزی در تاریخ نظیر ندارد و شاید در هر ده هزار سال هم یکبار چنین اتفاقی نیفتد؛ آخر شیر کجا و خر کجا. حتى یک گرگ ضعیف هم بر نیرومندترین خر‌ها غلبه می‌کند و او را می‌درد، چه رسد به شیر که با یک ضربت چنگال، نه تنها الاغ، بلکه یک اسب قوی را از پای می‌اندازد. آن‌وقت در یک حادثه فى‌الواقع خنده‌دار، آن هم در مشهد بی‌ماجرای ما، الاغ دست و بال بسته‌ای، شیری را می‌کشد و این واقعه عبرت‌آموز است.»

دیگر وجه عبرت‌آور از نظر نویسنده این خطوط، این است: «صد‌ها نفر از صبح دیروز تا شب به روزنامه تلفن زدند که چگونه این انسان دو پا می‌تواند تا آن حد قسی‌القلب و خشن باشد که حیوان زنده و بی‌آزاری مثل خر را زنده زنده جلو شیر درنده بیندازد تا از این طریق مفتی پول به جیب بزند و دیگران چگونه حاضر می‌شوند که پولی بپردازند و بروند به تماشای چنین صحنه زننده‌ای؟»

نویسنده این ستون که نامش مشخص نیست، در خطوط پایین جواب خود را می‌دهد و می‌نویسد: «کار انسان از این حرف‌ها گذشته و درست است که همین انسان حتی همنوع خودش را هم می‌درد چه رسد به حیوان، و باز درست است که خوراک آدم، گوشت حیوان است مع‌هذا ایجاد چنین صحنه‌ای واقعا زشت و زننده است و فقط از یک باغ‌وحش برمی‌آید که چنین کار بد و تأسف‌آوری را باعث شود.»

ادامه این نوشته به سؤال از انجمن حمایت حیوانات اختصاص‌یافته و اینکه «چشم انجمن حمایت از حیوانات روشن که سنگ دفاع از حیوانات را به سینه می‌زند و با مشاهده چنین صحنه‌هایی چیزی نمی‌گوید.»

این گزارش با جنبه و جهت چهارم موضوع پایان می‌یابد که تبریک به حزب خران مجله توفیق است، آن هم بابت «شجاعت و جسارت و نیرویی که یک خر برای دفاع از جان خودش نشان داده» است.

الاغِ شیرکُش باغ‌وحش مشهد | بازخوانی ماجرای معروفی که همه می‌دانند اما هرگز اتفاق نیفتاده است

جنجال خبری برای باغ‌وحش

این ماجرا و حواشی‌اش آن‌قدر بالا می‌گیرد که به محافل و نشریات تهران هم می‌رسد، همه متفق‌القول درباره کشته‌شدن شیر به دست الاغ سخن می‌گویند که بالاخره صدای محمد رستمی، مالک باغ‌وحش، درمی‌آید و راهی دفتر روزنامه «آفتاب شرق» می‌شود که یکی از روزنامه‌های قدیمی و پرخواننده مشهد است. گزارش این حضور و متعاقب آن حضور خبرنگار روزنامه در باغ‌وحش با تیتر بزرگ «ساختگی است!»

در صفحه ۷ روزنامه آفتاب شرق به شماره ۲۷۲ و تاریخ ۸ اسفند ۱۳۴۹ منتشر می‌شود و تأکید می‌شود: «شیر باغ‌وحش مشهد که ماجرای کشته‌شدن آن را توسط یک الاغ شنیده‌اید، هم‌اکنون صحیح‌وسالم است.»

آفتاب شرق می‌نویسد: «واقعا که مردم عجیب شایعه‌پرداز و بیکارند! چندی پیش، نمی‌دانم کدام شیر پاک خورده‌ای داستانی به نام کشته‌شدن شیر به دست الاغ قاتل ساخت [و]سر زبان‌ها انداخت و در عرض یک چشم به‌هم‌زدن، به هر محفلی که وارد می‌شدی، می‌دیدی که همه دارند این داستان را با آب‌وتاب شرح می‌دهند و طوری هم تعریف می‌کنند که گویی خود از تماشاچیان ماجرا بوده‌اند.

داستان ازاین‌قرار است که هفته پیش ناگهان شایع شد که در باغ‌وحش مشهد مسابقه جانانه‌ای بین شیر و الاغ ترتیب داده شده و مردم بلیت خریده‌اند که این مسابقه استثنایی را دید بزنند و بعد چنین شده بود که شیر و الاغ را مثل گلادیاتور‌های رم باستان به جان هم انداختند، ولی الاغ - با شهامت و قهرمانی - با یک لگد جانانه دخل آقا شیره را آورد و او را برای همیشه از یک‌عمر در قفس ماندن و نگاه ملامت‌بار تماشاچی را تماشاکردن راحت ساخت.

این خبر خیلی زود حتی خیلی زودتر از اخبار آپولو در سراسر جهان پخش شد و کار به مطبوعات کشید و همکاران عزیز ما هم با آب‌وتاب تمام آن را تشریف فرمودند و به خورد خواننده بیچاره دادند، حتی بعضی مجلات تهران کاریکاتور و عکس‌هایی را هم درباره این خبر داغِ اصلا اتفاق نیفتاده، انتشار دادند و بعید نیست که این خبر هر دست که بگردد، یک کلاغ چهل کلاغ شده و به طول‌وتفصیل آن اضافه خواهد شد.

از شما چه پنهان که ما بروبچه‌های هیئت تحریریه آفتاب شرق هم اول این اخبار را باور کردیم و از اینکه در شهر ما چنین الاغ پرقدرت و باارزشی زیست می‌فرمایند، بر خود می‌بالیدیم ولی همین دیروز بود که دیدیم آقایی به نام محمد رستمی که خود را صاحب باغ‌وحش معرفی کرد با صورتی افروخته و عصبانی پیش ما آمد و توضیح داد که در باغ‌وحش او اصلا جنگی بین شیر و الاغ نبوده که در نتیجه شیر کشته و الاغ فاتح گردد و اصولا ماجرا و اخبار روزنامه‌ها و مجلات را تکذیب کرد.»

گزارش خبرنگار ازجان‌گذشته

پیگیری تحریریه آفتاب شرق به همین‌جا ختم نمی‌شود، در ادامه گزارش می‌آید که «ما برای اینکه ته و توی کار را دربیاوریم، یکی از بروبچه‌هایی را که دل‌وجرئت بیشتری داشت، به ملاقات شیر سبیل از بناگوش دررفته فرستادیم.» طبق این نوشته «خبرنگار آفتاب شرق، همراه صاحب باغ‌وحش مشهد به تماشای شیر» می‌رود و تأیید می‌کند که «این شیر کاملا صحیح‌وسالم است.»

آفتاب شرق سپس نتیجه گزارش «خبرنگار شجاع ازجان‌گذشته» خود را به‌صورت گفت‌و‌گو می‌آورد:

  • من پس از رسیدن به باغ‌وحش و دیدن شیر همیشگی که صحیح‌وسالم بود، از آقای رستمی، مدیر باغ‌وحش سؤال کردم چگونه ممکن است دروغ به این بزرگی ساختگی باشد؟

بنده با صدای بلند می‌گویم که روح من از این داستان دروغ و ساختگی که ساختند و پرداختند، اطلاع ندارد و این شیری که شما ملاحظه می‌فرمایید، به خدا همان شیر است. شما نگاه کنید که الاغ چگونه و به چه وسیله از این نرده‌ها به قفس شیر می‌تواند برود.

  • شما چطور در مقابل این خبر دروغ عکس‌العملی نشان ندادید؟

بنده قضاوت آن را به مردم دانا واگذار کردم و می‌کنم، چون اگر قدری فکر کنید در خواهید یافت که کدام حیوان درنده و وحشی در مقابل پنجه‌های آهنین شیر تاب مقاومت دارد که آن وقت به قول روزنامه‌ها الاغ رنجور با یک لگد شیر عظیم‌جثه‌ای را ناک‌اوت کند. بنده برای آزمایش حاضرم یک الاغ چموش و قوی بیاورم پشت قفس شیر! اگر همان الاغ با دیدن هیکل شیر اندامش به لرزه نیفتاد، آن وقت تمام گفته‌های بعضی از روزنامه‌ها که دنبال سوژه می‌گردند، درست است.

  • اینکه می‌گفتند برای این‌کار بلیت و آگهی چاپ کرده بودید، چه جوابی دارید؟

شما خوب است این سؤال را برای صدق گفتار‌ها از شهرداری که این تشریفات باید با کسب اجازه از آنان باشد، بفرمایید. گذشته از آن، بنگاه حمایت حیوانات چنین اجازه‌ای را به هیچ‌کس نمی‌دهد و از همه اینها گذشته، چگونه وجدان یک انسان برای مشتی پول اجازه چنین بی‌رحمی را می‌دهد؟ آن هم درباره الاغ! یک حیوان بی‌آزار!

  • برخی می‌گویند این شیر را فورا به‌جای آن خریده و گذاشته‌اید؛ آیا راست است؟

اولا خریدن و آوردن شیر مثل گوسفند در بازار آزاد نیست که فورا خریداری شود، آن هم با مبلغ ناچیز. به فرض این‌کار هم شد! چگونه در عرض یک روز شیر دیوانه وحشی با من آشنا می‌شود؟ به‌علاوه مردم مشهد که به باغ‌وحش آمده‌اند، سال‌هاست با این حیوان و قیافه او آشنا هستند.

  • شما می‌توانید به قفس شیر بروید؟

بنده از الساعه در حضور شما وارد قفس می‌شوم.

(در این موقع آقای رستمی وارد قفس شدند و با اینکه شیر مشغول خوردن گوشت بود، با ورود آقای رستمی به پا خاست و قدری با هم حرف زدند و ناز و نوازش از شیر به عمل آمد و سپس به فرمان ایشان، دوباره شیر مشغول خوردن غذا شد.)

  • آقای رستمی! این شیر چند ساله است و چقدر قیمت دارد؟

این شیر چهار ساله است و ۱۳هزار تومان خریدم و اگر ۱۰۰هزار تومان هم بخرند، نمی‌دهم، چون جانم به جانش بسته است.

خبرنگار در این گزارش علاوه بر اینکه ذیل عکس مشترک خودش با آقای رستمی و یک شیر و یک سگ می‌نویسد: «این شیر از بچگی در آغوش یک سگ بزرگ شده است و در باغ‌وحش مشهد به آسودگی زندگی می‌کند.» در پایان گزارش خود تأکید می‌کند که «ضمن اینکه باورم شده بود و باغ‌وحش را ترک می‌کردم... مسلما تا قبل از چاپ این مصاحبه باز هم خبر کشته‌شدن شیر نقل مجالس است و شاید هم از مرز‌های ایران گذشته و به تمام دنیا کشانیده شده و در بزرگ‌ترین روزنامه‌های خارج به‌تفصیل از مغلوب شدن یک شیر درنده به دست یک الاغ رنجور در ایران یاد می‌کنند.

ماجرا‌های ناتمام الاغ شیرکُش

اگرچه گزارش آفتاب شرق در همان روز‌ها منتشر می‌شود، اما دیدن خبر «غلبه الاغ بر شیر» در خبرگزاری‌های امروزی نشان می‌دهد که روزنامه‌های آن روز اشتباه خود را اصلاح نکرده‌اند.

گویا فضای آن روز‌های مشهد، زاینده خبر‌هایی ازاین‌دست است، کمااینکه روزنامه آفتاب شرق چاپ ۱۲ فروردین ۱۳۵۰ در صفحه ۶ خود خبر عجیب‌تری را درخصوص همین الاغ شیرکُش منتشر می‌کند.

این روزنامه ذیل عنوان «رویداد غیرمنتظره در مشهد» تیتر می‌زند: «الاغ باغ‌وحش مشهد شیر زائید.» بعد هم می‌نویسد: «صبح امروز صاحب باغ‌وحش مشهد از عده زیادی از خبرنگاران دعوت کرد که از بچه شیری که از الاغ زائیده شده بود، دیدن کنند.»

این گزارش سپس می‌نویسد: «شب قبل، صاحب باغ‌وحش کوهسنگی متوجه شد که الاغ شیرکُش او که چندی قبل شیری را کشت و جنجالی در مطبوعات کشور به وجود آورد، دچار ناراحتی شده است، لذا دامپزشک باغ را خبر کرد و ساعتی بعد ماده الاغ او زائید. دامپزشک و صاحب باغ و کارکنان باغ‌وحش که حضور داشتند، با تعجب و شگفتی متوجه شدند که الاغ یک بچه شیر کامل زائیده است.

این بچه شیر که کاملا سلامت است، تحت مراقبت شدید قرار دارد و قرار است از طرف متخصصین و دامپزشکان کشور مورد معاینه قرار گیرد. دامپزشک باغ‌وحش، آقای سلمانی عقیده دارد که، چون این الاغ مدتی با شیر در یک قفس بوده، بچه شیر در اثر آمیزش این دو حیوان به وجود آمده است، ولی یکی از دامپزشکان معروف کشور که اتفاقا بچه شیر (الاغ) را معاینه کرده اظهار داشت که اگر کره‌الاغ به شکل شیر متولد شده، حتمی نباید بین شیر و الاغ رابطه‌ای وجود داشته باشد. 

بلکه مجاورت این دو حیوان در مدت زیاد ممکن است باعث شده باشد که خلق‌وخوی الاغ تغییر کرده و در اثر ترشحات غددی، کره او به شکل شیر متولد شده باشد. درهرصورت معاینه و بررسی این موضوع که موردتوجه کلیه باغ‌وحش‌های دنیا قرار گرفته ادامه دارد و طبق دستور دامپزشکان کره‌الاغ غیرعادی که شکل و حرکات شیر را دارد، دور از دید تماشاچیان نگاهداری می‌شود تا به سلامت او لطمه‌ای وارد نشود.»

نکته: متأسفانه، بر خلاف شیر کشته شده خبر اول که تصویری از آن منتشر شده، تصویری از الاغ معروف مشهد و کره‌اش در هیچ‌کدام از نشریات شهر یا کشور منتشر نشده است. از طرفی مشخص نیست آخر و عاقبت این حیوانات عجیب باغ‌وحش مشهد چه شده است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->